|
![]() |
||||||
Tuesday, December 30, 2014
Far & Away
گفته بود "حالا که در این حوالی هستی بیا یک کوتاه ببینمت." گاهی مثل این میماند که انگار آدم نوک یک کوه بلند ایستاده و دارد آدم دیگر را نوک کوه مجاور تماشا میکند. فاصله بین کوهها آنقدر هستند که شمایی بیشتر پیدا نیست. وقتی میخواهد با تو حرف بزند، صدایش را که نمیشنوی هیچ، صورتش را که نمیبینی به کنار، حتی جز هالهای از حرکاتش چیزی نمیبینی. برای همین هر چقدر هم که دست و پایش را تکان بدهد، هر چقدر هم بخوابد و بلند شود و بنشیند و الخ، باز او یک چیز میگوید و تو یک چیز دیگر میشنوی. با همان چندتا علامت باید یک داستان را رمزگشایی کنی. وقتی فاصله ی آدمها زیاد میشود، دیگر تکان دادن دست و پا و اشاره کافی نیست. یا بد میفهمی، یا گیج میشوی یا اصلن نمیفهمی. راهش این است که تمام کوه خودت را پایین بیایی، کل دره را طی کنی و تمام کوه مقابل را صعود کنی. خوب این برای هر کسی مقدور نیست، یا شاید آنقدر طول بکشد که وقتی رسیدی آنجا، ببینی حرفت یا حرفش تمام شده. میگویند کوه به کوه نمیرسد، اما آدم به آدم میرسد. حداقل خیال کوهها راحت است که کاری از دستشان برنمیآید. پ. ن: نوشته ای قدیمی که امروز پیدایش کردم. تاریخ نوشتنش معلوم نیست. شاید چهار پنج سال پیش. عنوان اما جدید است. Link . 0 Comments
Into The Wild
گاهی اوقات لازم است آدم از زندگی روزانه فاصله بگیرد تا فرصت کند از بین درخت ها بیاید بیرون و جنگل را ببیند. آن قدر آدم درگیر زندگی روزانه می شود که یادش می رود برای چه داشت این همه رکاب می زد. آدم ها معمولن پیر که می شوند آرزوهایشان کم رنگ می شود و واقعیات حاکم را می پذیرند. محافظه کار می شوند و با اوضاع حاکم کنار می آیند. من اما بگمانم کم محافظه کارتر شده ام. یا حداقل به خودم هی یادآوری می کنم که نشوم. به گمانم یک بار زندگی می کنیم و نمی شود هی آدم کنار بیاید. هی کوتاه بیاید. برای همین محافظه کاری را تا حد زیادی گذاشته ام کنار و باج نمی دهم. همراه و موازی با همین نامحافظه کاری یک همزیستی هم هست که از محافظه کاری نمی آید. بیشتر از دانستن قدر موقعیت ها و آدم ها می آید. Link . 0 Comments |
![]() April 2005 May 2005 July 2005 August 2005 September 2005 October 2005 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 April 2007 May 2007 June 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 November 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 May 2008 June 2008 July 2008 August 2008 September 2008 October 2008 November 2008 December 2008 May 2009 June 2009 September 2009 October 2009 November 2009 December 2009 January 2010 February 2010 March 2010 April 2010 May 2010 June 2010 July 2010 August 2010 September 2010 October 2010 February 2011 March 2011 April 2011 January 2012 May 2013 October 2013 January 2014 February 2014 March 2014 April 2014 June 2014 August 2014 December 2014 January 2015 March 2015 April 2015 May 2015 June 2015 |
![]() |
|||||
Email: 2bareh[AT]gmail[DOT]com |