Omega Man
یه سریال تین ایجری مزخرف پرطرفدار امریکایی بود که یه قسمتش در روز thanksgiving می گذشت. بیشتر شخصیت های سریال توی به خونه جمع شده بودند ومثل اغلب مردم عادی داشتن فوتبال تماشا می کردند. اما یکیشون به خواهش دوست دوران کودکیش با یه تعداد تخم مرغ پشت چند تا بوته قایم شده بودند و منتظر این که گروه رقیب که از راه برسن و یه جنگ در بگیره.
آخر داستان که شب شد و خبری از گروه رقیب نشد اون که می دونست دوره این بازیها تموم شده و بزرگ شدن و دلش می خواست با بقیه دوستاش باشه دیگه ملاحظه دوستش رو گذاشت کنار و سرش داد زد که: "این قدر منتظر نباش. دیگه اونها بزرگ شدن و برنمی گردن. تو هم بهتره بزرگ بشی و دست از این کارها برداری!" هم زمان یه غمی توی چشم هر دوتاشون دبده می شد.
حالا چرا یاد این سریاله افتادم بماند!
Link .
0
Comments