|
|||||||
Tuesday, February 19, 2008
How To Look Good Downhill
بعضی از این کاناداییها مثل بچهها دم مرزشان مقابله به مثل میکنند. خانم مرزبان هی میپرسید: کجا میرین؟ رزرو هتل دارین؟چه مدت میخواهین بمونین؟ به جاش برگشتن آقای دم مرز امریکایی خیلی شیک فقط پرسید: اسکی چطور بود؟ ++++ ونکوور هنوز هم مثل ده سال پیش قشنگ و تمیز و مرتب و یک نیویورک کوچک کمی اروپایی شده به نظر میآید. اسمش را هم بهتر است عوض کنند بگذارند ونکوورآباد از بس ایرانی دارد. ده سال پیش که اینفدر ایرانی زیاد نبود. توی همه شغلی هم هستند از کارمند استارباکس بگیر تا مغازهدار و مبلفروش و معاملات ملکی و الخ. از شش آپارتمانی که برای اجاره دیدم، ۵ تا صاحب ایرانیداشتند. توی خیابان هم همهاش صدای حرف فارسی میشنیدیم. ++++ میروم اسممان را برای گرفتن میز شام بنویسم. میگوید: حداقل ۲.۵ ساعت باید منتظر باشین. میگویم: تازه ساعت ۶.۵ شبه که! میگوید: از ساعت ۵ آمدند اسم نوشتن. میروم لانجش که جای سوزن انداختن نیست. خانمی با یک سینی اشتهاآور (همان اپتایزر خودمان) میآید و تعارف میکند. یکی برمیدارم. زبانم قیلی ویلی میرود با آن همه مزه های خوشمزه. ده دقیقه بعد باز یک خانم دیگر با یک سینی دیگر از نوع دیگری اشتهاآور میآید. باز یکی از آنها کافی است زبانم را آن قدر قلقلک بدهد که بفهمم جاهایی جدید از زبان آدم مزه را حس میکند! حالا میفهمم چرا مردم حاضرند بیشتر از ۲.۵ نیم منتظر بمانند تا اینجا شام بخورند. ++++ دوستم میگوید: انگار شما دوتا را با موشک انداخته باشند وسط بهشت. نمیدونین بیرون چی میگذره و همش دارین غر میزنین. ++++ تازه میفهمم آدم روشنفکر ایرانی میتواند مثل یک کاسب مغازهای فکر کند هر چند که یکی معروفترین و معتبرترین ایرانی روشنفکر امروز ایران باشد و هر جند این چند سال این همه به جمعهای روشنفکری بینالمللی مسافرت کرده باشد. کاش یک کم مقیاس کردن یاد میگرفت حداقل! ++++ ویستلر پایین زرمات سویس و بالای اسنوبرد یوتا و بلک بیر نیویورک در ردهبندی قرار میگیرد. با آن هوای عالی و برف عالی و پیستهای عالیاش. المپیک ۲۰۱۰ هم طبیعتن عالی خواهد بود اینجا. بدون آمادگی بدنی هم اسکی کردن عین این میماند که کشتی گیر حرفهای بازنشستهای باشی که بلدی فیتیله پیچ کنی اما زورت نمیرسد فن را اجرا کنی و زود به هن و هن می افتی! با همه اینها اسکی کردن برای من مثل همیشه حکم مدیتیشن را دارد. وقتی که توی پیستم به هیچ چیز دیگر فکر نمیکنم. ++++ همین اعتماد به نفس کاذب است که باعث میشود آدم یکسال رفته را از همین دیروز قهر کرده بپنداری و فکر کنی همین فردا پس فردا خودش برمیگردد. ++++ و آخر این که: خانمهای عزیز، در هر سنی و در هر حرفهای هستید یادتان باشد که با یک مینی کوپر- ترجیحن قرمز- و یک اپل ایر طبیعتن سفید خیلی جذابتر به نظر میرسید. Link . 1 Comments
Comments
|
Feed April 2005 May 2005 July 2005 August 2005 September 2005 October 2005 March 2006 April 2006 May 2006 June 2006 July 2006 September 2006 October 2006 November 2006 December 2006 January 2007 February 2007 March 2007 April 2007 May 2007 June 2007 July 2007 August 2007 September 2007 October 2007 November 2007 December 2007 January 2008 February 2008 March 2008 May 2008 June 2008 July 2008 August 2008 September 2008 October 2008 November 2008 December 2008 May 2009 June 2009 September 2009 October 2009 November 2009 December 2009 January 2010 February 2010 March 2010 April 2010 May 2010 June 2010 July 2010 August 2010 September 2010 October 2010 February 2011 March 2011 April 2011 January 2012 May 2013 October 2013 January 2014 February 2014 March 2014 April 2014 June 2014 August 2014 December 2014 January 2015 March 2015 April 2015 May 2015 June 2015 |
||||||
Email: 2bareh[AT]gmail[DOT]com |