شیر بییال و شرم
میروم تظاهرات امروز. بدون پرس و جو که کی هست. خبرش را دو شب قبل شنیده بودم، آخر مراسم شمع روشنکنان. جمعیت را که از دور میبینم، ماشین را یک بلوک اینطرفتر پارک میکنم که دنبال جای پارک نگردم. پیاده که نزدیک میشوم پرچمها از این ور چهارراه معلومند. همانجا برمیگردم و تاسف میخورم به حال خودمان که هه! مردم آنجا دارند جان میدهند و عدهای اینجا میکنندش وسیله تبلیغ خودشان.
Link .
2
Comments