Sunday, January 17, 2010

!دو.: دنت گو اگینست فمیلی گویدو

امشب آقای پدرخوانده و همسرش را شام مهمان کرده بودیم. 14 سالی می‌شود که می‌شناسمس و مرتب طول این 14 سال –به غیر از چهار سالی که ایران بودم- در مناسبت‌های مختلف دیده بودمش و پنج سالی هم با هم کار کرده بودیم. اولین بار که دالاس دیدمش، درس من تازه تمام شده بود. در موردش قبلن شنیده بودم، اما وقتی ملاقاتش کردم، مبهوت امپراطوری که می‌چرخاند، شدم. راستش آن اول‌ها ازش کمی می ترسیدم.. ابهت دن کارلونه را داشت. آدم فکر می کرد هر لحظه ممکن است دستش را بکشد زیر گردنش و بگوید: دنت گو اگینست فمیلی مای فرند! (گاهی هم این کار را می کرد بدون اینکه همان کلمات را بکار ببرد!) سواد علمی آقای پدرخوانده خوب است. اِشرافش بر زمینه‌های مختلف عالی. از همه‌جا و همه اتفاقات صنعت ما باخبر است. 5 زبان را سلیس حرف می‌زند. ژاپنی را در توکیو یاد گرفته وقتی دانشجوی دکترا بوده. ادبیات و اسطوره خوب می‌داند و ارجاع‌های تاریخی‌عالی و بامسما می‌دهد. کلمه شناسی بلد است و گاهی هم لاتین هم می پراند. انگلیسی انگلیسی‌زبانان را گاهی تصحیح می‌کند. حافظه‌اش کم نظیر است. مدیر و ارگانایزر زبردستی ست . همه چیز را با دقت گوش می‌دهد و می‌داند کجا سوال کلی بکند و کجا وارد جزئیات بشود و کجا ماکرومنجمت کند و کجا گیر بدهد به طرف. یکی از"اینفلوانشیال"ترین آدمهایی است که من تا به حال دیده‌ام. همین بوده که ظرف سی سال، یک صنعت چند صد میلیارد دلاری را بوجود آورده که اگر عُرضه و اراده او نبود، شاید به این سرعت و این‌گونه ایجاد نمی‌شد. از آن آدم های ویژنری‌ست که هم سیاست و روابط عمومی‌شان خوب است و هم ایگویی به اندازه غول دارند و هم اراده ای به اندازه اژدها. دشمن هم کم ندارد البته.

دعوتش کرده بودیم شام به صرف غذای چهار وعده‌ای ژاپنی و برای مشورت. در عرض سه ساعت و نیم صرف شام ، سه ساعت و ربع از سیاست و اقتصاد و هنر و اوتار و فرهنگ امریکا و مشکلات اروپا و معبد و غذای ژاپنی و ساکی و الخ حرف زدیم تا رسیدیم به یک ربع مشورت. مطمئنم رئیسم با دیدن صورت حساب وحشت می‌کند، اما امیدوارم بعد بفهمد چه بارگین خوبی بود.

 . 
Comments
   







  Feed

 Email

 April 2005
 May 2005
 July 2005
 August 2005
 September 2005
 October 2005
 March 2006
 April 2006
 May 2006
 June 2006
 July 2006
 September 2006
 October 2006
 November 2006
 December 2006
 January 2007
 February 2007
 March 2007
 April 2007
 May 2007
 June 2007
 July 2007
 August 2007
 September 2007
 October 2007
 November 2007
 December 2007
 January 2008
 February 2008
 March 2008
 May 2008
 June 2008
 July 2008
 August 2008
 September 2008
 October 2008
 November 2008
 December 2008
 May 2009
 June 2009
 September 2009
 October 2009
 November 2009
 December 2009
 January 2010
 February 2010
 March 2010
 April 2010
 May 2010
 June 2010
 July 2010
 August 2010
 September 2010
 October 2010
 February 2011
 March 2011
 April 2011
 January 2012
 May 2013
 October 2013
 January 2014
 February 2014
 March 2014
 April 2014
 June 2014
 August 2014
 December 2014
 January 2015
 March 2015
 April 2015
 May 2015
 June 2015
 
  Email: 2bareh[AT]gmail[DOT]com    

Powered by Blogger