Wednesday, January 22, 2014

جدایی و گذشته

دوره‌ای که جدایی نادر از سیمین نمایش داده می‌شد و من فیلم را هنوز ندیده‌ بودم، هی نقد پشت نقد می‌خواندم. از اینکه چطور فرهادی نشان می‌دهد که موقعیت‌هاست که آدم ها را می سازد، که فرهادی مساله‌اش دروغ های رایج است، که فرهادی لایه لایه پوست ماجرا را می‌کند و هی پشت هر خمی یک خم دیگر را نشان می‌دهد، که هیچ کس رو نباید قضاوت کرد، و هزار و یک نقد از همین حرف‌های رایج. در این میانه بگویم این قضاوت نکردن هم عجب شده داستان مسخره‌ای شده برای خودش و ما. یک توجیه نازل نخ نما برای فرار از پاسخ‌گویی. هر چه می‌شود می گویند قضاوت نکن! بابا، آن قضاوتی که نباید کرد قضاوت از راه دور است روی آدم‌های داستان‌های دیگر. وگرنه آدم‌هایی که درگیر یک قصه هستند، مگر می‌شود بدون قضاوت کردن تصمیم بگیرند چکار کنند؟! برگردیم به داستان خودمان. بعد از یک سال که جدایی را در سینمای اینجا دیدم، همان دم گفتم اصل مساله هیچ کدام از این داستان‌ها که می بافتند نبود. مساله اصلی قصه چیزی است به نام عواقب ناخواسته یا "unintended consequences" .آدم‌های قصه به زعم خودشان کار درست را در لحظه می‌کنند. اگر دروغ می گویند برای حفظ منافع‌شان است و فکر نمی‌کنند این دروغ گفتن چه عواقب ناخواسته‌ای ممکن است داشته باشند. حالا "گذشته" هم داستانش همین است. فرهادی استاد گفتن یک قصه‌ی خوب با هزار عواقب ناخواسته است. هر کدوم از شخصیت‌های قصه به زعم خودش و به نفع خودش در لحظه کاری را می‌کند بدون اینکه بداند عواقب بعدی کارش یا حرفش برای دیگران ممکن است خیلی فراتر از آن چه که می‌خواسته باشد و همینطوری قصه هزار پیچ و خم می‌خورد و زندگی‌ها را از هم می‌پاشد. فرق گذشته و جدایی البته شاید در یک نکته‌ باشد: در جدایی تفریبن همه برای نفع خودشان/طرف خودشان دروغ می‌گویند و فکر می‌کنند دروغ هایشان مهم نیست. در گذشته حداقل آدم‌ها یک قدم جلو می‌روند و تقریبن هیچ جا دروغ نمی‌گویند. برگردیم به گذشته. راه جلوگیری از عواقب ناخواسته در زندگی واقعی چیست؟ نمی دانم. شاید تا حد ممکن آدم حواسش باشد راست ودرست زندگی کند و پا روی زندگی دیگران نگذارد!

 . 
Comments
   







  Feed

 Email

 April 2005
 May 2005
 July 2005
 August 2005
 September 2005
 October 2005
 March 2006
 April 2006
 May 2006
 June 2006
 July 2006
 September 2006
 October 2006
 November 2006
 December 2006
 January 2007
 February 2007
 March 2007
 April 2007
 May 2007
 June 2007
 July 2007
 August 2007
 September 2007
 October 2007
 November 2007
 December 2007
 January 2008
 February 2008
 March 2008
 May 2008
 June 2008
 July 2008
 August 2008
 September 2008
 October 2008
 November 2008
 December 2008
 May 2009
 June 2009
 September 2009
 October 2009
 November 2009
 December 2009
 January 2010
 February 2010
 March 2010
 April 2010
 May 2010
 June 2010
 July 2010
 August 2010
 September 2010
 October 2010
 February 2011
 March 2011
 April 2011
 January 2012
 May 2013
 October 2013
 January 2014
 February 2014
 March 2014
 April 2014
 June 2014
 August 2014
 December 2014
 January 2015
 March 2015
 April 2015
 May 2015
 June 2015
 
  Email: 2bareh[AT]gmail[DOT]com    

Powered by Blogger